فرصت و تهدید
به نوشته ریسپانسیبل استیتکرفت، پس از اینکه ایران در سال 2022 به عضویت کامل سازمان همکاری شانگهای (SCO) درآمد و عربستان سعودی «شریک گفتوگو» این مجمع امنیتی اوراسیا به رهبری چین شد (با چشمانداز عضویت کامل)، بریکس اکنون دومین پلتفرم چندجانبه برای همکاری و گفتوگو بین ریاض و تهران است.
الحاق همزمان دو کشور به بریکس و در آینده الحاق عربستان به سازمان همکاری شانگهای، میتواند روند اولیه عادی سازی روابط دوجانبه بین تهران و ریاض را تقویت کند. بدبینها به کارآمدی بریکس، اشاره میکنند که بر خلاف اتحادیه اروپا یا ناتو، این گروه فاقد معیارهای شفاف عضویت است و کشورهایی را جمع میکند که اشتراکات کمی دارند؛ البته به جز برخی نارضایتیهای مبهم از «نظم مبتنی بر قوانین» به رهبری ایالات متحده.
با این حال، این انعطافپذیری میتواند گاهی یک دارایی هم باشد. برای ایران و عربستان سعودی، آنچه اهمیت دارد، یک مسیر است، یک چشم انداز عادی سازی بلندمدت به جای نتایج فوری و تعهدات و انتظارات غیر واقعی.
به عبارت دیگر، مجمعی مانند بریکس، که در آن هر دو کشور میتوانند به طور مساوی با یکدیگر تعامل داشته باشند و همه تصمیمات با اجماع اتخاذ شود، میتواند عرصه مناسبی برای ایجاد اعتماد متقابل باشد.
البته چنین چشماندازی حتمی نیست. واکنشهای تهران و ریاض به دعوت برای پیوستن به بریکس از نظر لحن و ماهیت کاملاً متفاوت بود. در حالی که مقامات ایرانی از چشمانداز عضویت سرمست بودند، سعودیها بسیار محتاطتر بودند و به نیاز به مطالعه بیشتر جزئیات مربوط به عضویت قبل از تأیید قصد خود برای پیوستن اشاره کردند.
نیازهای متفاوت
این تفاوت ناشی از نیازهای متفاوت هر دو کشور است: برای ایران، مقابله با تلاشهای خارجی برای انزوای دیپلماتیک و اقتصادی ضروری است. از این زاویه، پیوستن به بریکس از نظر دیپلماتیک برای ایران بسیار تاثیرگذارتر از عضویت در سازمان همکاری شانگهای است. بر خلاف دومی، بریکس واقعا جهانی است و نمیتوان آن را به عنوان یک باشگاه اوراسیایی در نظر گرفت. در میان اعضای آن دولتهای دموکراتیک وجود دارند؛ برزیل، هند، آفریقای جنوبی، و در صورت تایید عضویت پس از انتخابات اواخر سال جاری، آرژانتین.
این کشورها را نمیتوان در زمره استبدادهای ضد آمریکایی طبقه بندی کرد. با این حال، روابط غربی و حکومت دموکراتیک آنها مانع موافقت آنها با پیوستن ایران به بلوک نبود.
از سوی دیگر، عربستان سعودی نیازی به شکستن هیچ سقف دیپلماتیکی ندارد. برعکس، ایالات متحده میخواهد به ریاض نزدیکتر شود و برای معاملهای تلاش میکند که ظاهراً شامل تضمینهای امنیتی آمریکا برای پادشاهی در ازای عادی سازی روابط عربستان سعودی و اسرائیل میشود. با این حال، پیوستن به بریکس در استراتژی گستردهتر عربستان برای تنوع بخشیدن به روابط خارجی و به ویژه ایجاد روابط نزدیکتر با چین میگنجد. بنابراین، این احتمال وجود دارد که عربستان سعودی پس از یک مکث دیپلماتیک، دعوت بریکس را بپذیرد.
ممکن است مسائل با پیوستن عربستان به سازمان همکاری شانگهای پیچیدهتر شود، در شرایطی که بنا بر گزارشها، یکی از خواستههای بی سر و صدا ایالات متحده از عربستان سعودی در ازای مزایای امنیتی پیشنهادی، دور ماندن از مدار چین است. در این پس زمینه، عضویت کامل در سازمان همکاری شانگهای ممکن است برای ریاض پرهزینه باشد. با این حال، چنین عضویتی قریب الوقوع نیست. در همین حال، وضعیت شریک گفتوگوی این سازمان که پادشاهی آن را در اوایل سال 2023 به دست آورد، پیوند دیگری را با ایران، به عنوان عضو دائمی، فراهم میکند.
نقش کمککننده سازمانها
با این حال، در نهایت، پلتفرمهایی مانند بریکس و سازمان همکاری شانگهای تنها میتوانند کمک کنند، اما نمیتوانند جایگزین مسیر عادی سازی دوجانبه عربستان و ایران شوند. در حالی که گفتوگوی تهران-ریاض با نشستهای بلندپایه وزرای خارجه و مقامات ارشد دفاعی پیش میرود، هنوز در مراحل اولیه خود قرار دارد. با وجود برنامههای زمانی خوشبینانه، کار هیأتهای دیپلماتیک در هر دو کشور هنوز به طور کامل از سر گرفته نشده است.
اختلافات بر سر میدان گازی مورد مناقشه آرش که عربستان و کویت را در مقابل ایران قرار میدهد هنوز حل نشده است. عربستان سعودی اصرار دارد که در درازمدت، ایران باید در استراتژی منطقهای خود -یعنی اتکا به گروهها و متحدچهان غیردولتی- بازبینی کند، بدون اینکه مشخص کند که ریاض در عوض مایل به دادن امتیازاتی است. پس از دههها تنش که به سال 1979 بازمیگردد، بیاعتمادی متقابل عمیق است و دلایل ساختاری آن هنوز به هیچ وجه از بین نرفتهاند.
عربستان سعودی به صراحت اعلام کرده است که به دنبال معافیت از تحریمهای آمریکا علیه ایران نخواهد بود، مگر اینکه نوعی توافق هستهای بین واشنگتن و تهران وجود داشته باشد – اتفاقی بعید با توجه به ورود ایالات متحده به فصل انتخاباتی که در آن هیچ یک از احزاب سیاسی نمیخواهند در برابر ایران نرمش نشان دهند. نتیجه این است که منافع اقتصادی پیشبینیشده از نزدیکی عربستان و ایران ممکن است در آینده نزدیک تحقق نیابد.
با توجه به این اختلافات عمیقتر، این احتمال وجود دارد که روابط عربستان و ایران دچار افت و خیزهای شدیدتری شود. اگر آنها دوباره به سمت تقابل بیشتر بروند -و هر دو طرف از همه اهرمهایی که دارند به ضرر طرف مقابل استفاده کنند- ممکن است به شدت بر انسجام بریکس تأثیر منفی بگذارد. در این صورت، اعضای فعلی بریکس ممکن است از تصمیم خود برای وارد کردن رقابتهای ژئوپلیتیکی از خلیج فارس به گروه خود، پشیمان شوند.